وزارت اقتصاد: تصمیم گیری درباره FATF حاکمیتی است
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۲۸۸۸۷
وزارت اقتصاد اعلام کرد: تصمیم گیری درباره لوایح مربوط به مبارزه با پولشویی و شفافیت اقتصادی در گروه FATF یک تصمیم حاکمیتی است، هرچند ایران ساز و کارهای داخلی خود را در مبارزه با پولشویی و تامین مالی دارد. - اخبار اقتصادی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام کرد: تصمیم گیری درباره لوایح مربوط به مبارزه با پولشویی و شفافیت اقتصادی در گروه FATF یک تصمیم حاکمیتی است که البته در سالهای اخیر درگیر بازیهای سیاسی کشورهای غربی شده است و یک موضوع فنی نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرچند که ما استانداردهای این کنوانسیون در مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم را پذیرفتهایم و در داخل نیز تلاش می شود قوانین و مقررات منطبق با آن پیش رود.
با این حال رویکرد دولت سیزدهم به موضوع مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم، رویکردی ملی است و این موضوع را محدود به یک دستگاه و وزارتخانه یا نهاد نمیداند. به همین دلیل با فعال کردن مرکز اطلاعات مالی که تقریبا تا پیش از این تعطیل بود، به روزرسانی قوانین و مقررات، رگولاتوری و نظارت و ایجاد شفافیت بر مبنای استانداردهای روز دنیا در این مسیر گام برداشته است.
هوشمندسازی و حکمرانی داده، تهیه لیست قواعد کشف پولشویی در نظام بانکی، پیاده سازی سامانه ارتقاء یافته مدیریت پروندههای پولشویی مرکز اطلاعات مالی و برقراری ارتباطات وب سرویس پایه، به روزرسانی شاخص های عملیات مشکوک در بانک ها، گمرکات، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سازمان امور مالیاتی، بازار سرمایه و صنعت بیمه و اقدامات بسیار جدی که در این مورد انجام شده حکایت از ارتقا استانداردها در مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریسم است.
در همین حال رصد و پایش مستمر اخبار، اقدامات و گزارشات کشورهای مختلف و سازمان های بین المللی مرتبط با موضوع مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم از قبیل گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، صندوق المللی پول(IMF) و گروه های منطقه ای مبارزه با پولشویی (اوراسیا، آسیا/اقیانوسیه، منافاتف، ...) و ارائه گزارش به مراجع ذیربط از اقداماتی است که مرکز اطلاعات مالی وزارت امور اقتصادی و دارایی به طور مستمر انجام میشود.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: پولشویی و تامین مالی تروریسم مبارزه با پولشویی و تامین مالی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۲۸۸۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اقتصاد چپاولی
دنیای اقتصاد در یادداشتی نوشت: وقتی چپاول به شیوه زندگی در یک جامعه تبدیل میشود، در طول زمان یک سیستم قانونی برای تایید خود و یک قانون اخلاقی برای تکریم خود ایجاد میکند. مطالعه رابطه میان دولت و قوه قضائیه در پاکستان نکات جالبی از یک اقتصاد سیاسی چپاولی را نشان میدهد.
برآوردها با استناد به نقل و انتقالات کلان در قالب املاک گرانقیمت از دولت به قوه قضائیه و بهصورت متقابل در قالب احکام حامی دولت از طرف قوه قضائیه نشان میدهد که اختصاص املاک به قضات موجب افزایش احکام حامی دولت و کاهش تصمیمگیری درباره ماهیت پروندهها میشود. این فساد اگرچه برای دولت هزینهای به اندازه ۰.۰۳درصد از تولید ناخالص داخلی دارد، با این حال، به دولت اجازه میدهد تا زمینهای اضافی به ارزش ۰.۲درصد از تولید ناخالص داخلی را در یکسال مصادره کند.
قوه قضائیه بهطور سنتی با عنوان بازرس عملکرد دولتها شناخته میشود. با این حال، در بسیاری از کشورها، از جمله دموکراسیهای جدید، به نظر میرسد قوه قضائیه از نقش حیاتی خود بهعنوان کنترلکننده قدرت اجرایی چشمپوشی میکند. یکی از دلایل این سلب مسوولیت ممکن است تسخیر قوه قضا توسط دولت باشد. این میتواند مسوولیتپذیری سیاسی را محدود کند، رشد اقتصادی را به تاخیر بیندازد و به ظهور حکومتهای استبدادی کمک کند. با توجه به پیامدهای مهم تسخیر قوه قضائیه توسط دولت، طرح دو سوال اساسی بسیار مهم است.
دولت چگونه میتواند قوه قضائیهای را که قرار است قدرت اجرایی را تحت کنترل درآورد، تسخیر کند؟ و چه چیزی این تسخیر را تسهیل میکند؟ درحالیکه این یک واقعیت ثابتشده است که دولتها معمولا به مقامات دولتی لطف میکنند، مکانیسم روابط حساس بین دولت و قوه قضائیه، بهعنوان دو قوه مستقل از یکدیگر، هنوز به اندازه کافی درک نشده است.
شواهد نشان میدهد چگونه اعطای امتیازات به قوه قضائیه توسط دولت بر احکام طرفدار دولت و کیفیت تصمیمگیری تاثیر میگذارد. این کار با استفاده از یک آزمایش طبیعی منحصر به فرد انجام میشود که بر مبنای تخصیص سرسامآور املاک و مستغلات به قضات در پاکستان است.
با ترکیب دادههای خرد در سطح پروندهها درباره تصمیمات قضایی و تخصیص املاک و مستغلات در یک استراتژی تجربی تفاوت در تفاوتها (یک روش تجربی اقتصادسنجی)، میتوان رابطه معاملاتی بین قوه قضائیه و دولت را در پاکستان بررسی کرد. بهصورت علّی مشخص میشود که تخصیص خانهها به قضات در پاکستان، احکام جانبدارانه از دولت را افزایش و تصمیمات قضایی مرتبط با ماهیت یک پرونده را کاهش میدهد. شواهد نشان میدهد که قضات تصمیمهایی را اتخاذ میکنند که برای دولت مطلوبتر است.
این انتقال منابع، احکام طرفدار دولت را حدود ۲۵درصد افزایش داده است. این معادل ۵۰درصد افزایش در پیروزیهای دولت در پروندهها نسبت به میانگین نمونه است. همچنین احکام به نفع دولت منحصرا مربوط به پروندههای مرتبط با دولت فدرال است. ازآنجاکه تخصیص خانه از طریق دولت فدرال انجام میشود و باید توسط نخستوزیر «تایید» شود، این دقیقا مواردی را نشان میدهد که انتظار داریم انگیزههای متقابل بالا باشد. نتایج این تحلیل حاکی از آن است که تخصیص خانه به قضات احتمال قضاوت پروندهها بر اساس شواهد را کاهش میدهد.
بهطور خاص، تخصیص خانه به قضات، تصمیمگیری عادلانه درباره پرونده را حدود ۴۰درصد کاهش میدهد. این یافتهها نگرانیهای مهمی را برای جامعه مدنی در پاکستان ایجاد میکند. از طرف دیگر چنین سازوکاری به دولت اجازه میدهد زمینهای اضافی به ارزش ۰.۲درصد از تولید ناخالص داخلی را هر سال مصادره کند. این مبلغ، تقریبا معادل ۱۰درصد هزینهای است که دولت پاکستان در سال۲۰۱۹ برای آموزش هزینه کرده است.
مونتسکیو (۱۷۴۸) بر اهمیت یک قوه قضائیه مستقل تاکید و از جدایی آن از قوه مجریه برای جلوگیری از سوءاستفاده از قدرت دولت و حمایت از حاکمیت قانون دفاع کرد. با وجود این، نویسندگان قانون اساسی ایالات متحده (مدیسون و همکاران، ۱۷۸۸) به دنبال تنظیم این رابطه بودند که نمونه آن تصمیم آنها برای اعطای قدرت انتصاب قضایی به قوه مجریه بود. این گزارش به این رابطه میپردازد تا نشان دهد چگونه رفتار متقابل میتواند یک رابطه مبادله دوطرفه بین دولت و قوه قضائیه ایجاد کند. یافتههای تجربی نشان میدهد که مکانیسمهای غیررسمی میتوانند شرایطی را ایجاد کنند که تحت آن ممکن است استقلال قوه قضائیه به خطر بیفتد.